نويسندگان



آثار تاريخي يك عاشق



دوستان عاشق تنها



دوستان عاشق



وضعیت من در یاهو



آمار وب



طراح قالب:



موزیک و سایر امکانات





با اخلاقش داد زد

داد میزد میگف:

همین حسی که تو به من داری،

من به یکی دیگه دارم بفهم :)

 


[+] نوشته شده توسط mehdi0217 در 21:20 | |







فلسفی

گرچه هرشب استکان بر استکانت می زنند

هرچه تنهاتر شوی آتش به جانت می زنند

 

تا بریزی دردهایت را درونِ دایره

جای همدردی فقط زخم زبانت می زنند

 

عده ای که از شرف بویی نبردند و فقط

نیش هاشان را به مغزِ استخوانت می زنند!

 

زندگی را خشک-مثل زنده رودت-می کنند

با تبر بر ریشه ی نصف جهانت می زنند

 

چون براشان جای استکبار را پُر کرده ای 

با تمسخر مشتِ محکم بر دهانت می زنند!

 

پیش ترها مخفیانه بر زمینت می زدند

تازگی ها آشکارا آسمانت می زنند!

 

آه! قدری فرق دارد زخم خنجرهایشان

دوستانت پا به پای دشمنانت می زنند

 


[+] نوشته شده توسط mehdi0217 در 1:46 | |